زوال عقل و چالشهای زندگی
نشانههای زوال عقل:
فرد مبتلا به دمانس، به دلیل از دست دادن حافظه، ریسک دچار شدن به هر کدام از علائمی که در ادامه فهرست شدهاند را دارد. برخی از علائم را خود فرد و برخی دیگر را مراقبین یا پزشکان شناسایی میکنند. آکادمی پزشکان خانواده ایالات متحده نشانههای زیر را در ژورنال پزشکی خانواده آمریکا منتشر کرده است.
- مشکل داشتن در انجام کارهای روزمره – مثلاً پختن غذا
- از دست دادن حافظهی کوتاهمدت و عدم توانایی در ساختن خاطرات جدید – مثلاً مطرح کردن مکرر یک سؤال
- سردرگمی – مثلاً گمشدن در محلههای آشنا یا خیابان محل زندگی
- مشکل در ارتباط برقرار کردن – به سختی حرف زدن، فراموش کردن کلمات ساده یا استفادهی غلط از کلمات
- تغییرات خلقوخو – تغییرات بدون دلیل و ناگهانی در اخلاق و بینش فرد
- قرار دادن اشیاء در جای اشتباه – فراموش کردن وسایلی که روزانه مورد استفاده قرار میگیرند، مانند کیف پول، کلید و غیره
- تغییرات شخصیت – امکان دارد شکاک، زودرنج و یا ترسو شوند.
- از دست دادن ذوق و علاقه – نشان دادن علاقه و انگیزهی کمتر برای شروع یک کار یا فعالیتی دوستداشتنی
- اختلال در تفکرات انتزاعی – مثلاً برنامهریزیهای مالی
- با افزایش سن بیمار، علایم زوال عقل نیز وخیمتر خواهند شد.
مراحل زوال عقل

دمانس تقریباً چهار مرحله دارد:
1ـ اختلال شناختی خفیف: فراموشی عمومی اصلیترین نشانهی آن میباشد. این اختلال در بسیاری از افراد مسن قابل رؤیت است، اما لزومی ندارد اختلال شناختی خفیف تا حد زوال عقل پیشروی کند.
2ـ زوال عقل خفیف: مبتلایان به دمانس خفیف، به اختلالات شناختی دچار میشوند که میتواند زندگی روزمرهی آنها را تحت تاثیر قرار دهد.
نشانههای این اختلال عبارتند از: سردرگمی، فراموشی، گمشدن، تغییرات شخصیتی و مشکل در انجام وظایف.
3ـ زوال عقل متوسط: در دمانس متوسط فعالیتهای عادی و زندگی روزمره با چالش بیشتری روبرو میشوند و امکان دارد بیمار برای انجام کارهای خود به کمک نیازمند باشد. علایم این اختلال شبیه به زوال عقل خفیف اما کمی وخیمتر است. امکان دارد فرد مبتلا برای شانه کردن موها و یا پوشیدن لباس نیازمند به کمک باشد. همچنین امکان دارد تغییرات قابلتوجهی در شخصیت فرد بهوجود آید. برای مثال بدون دلیل مشخصی مضطرب یا شکاک شود. اختلالات خواب نیز در این وضعیت پیشبینی میشود.
4ـ زوال عقل شدید: در این مرحله نشانهها به طور قابلتوجهی حادتر شده، ممکن است فرد مبتلا بهطور کامل توانایی برقراری ارتباط را از دست بدهد و به مراقبت دائمی نیازمند باشد. گاهی حتی انجام کارهای ساده، مانند بالا نگه داشتن سر یا نشستن غیرممکن میشود. از دست دادن کنترل ادرار هم در این وضعیت امکان دارد اتفاق بیفتد.
انواع زوال عقل

دمانس انواع مختلفی دارد که عبارتند از:
- زوال عقل با اجسام لویی: یک بیماری نورودژنراتیو یا تباهی عصبی میباشد که در آن ساختارهایی غیرطبیعی در مغز شکل میگیرند.
- زوال عقل مخلوط: به شرایطی گفته میشود که بیمار به دو یا سه نوع دمانس مختلف، به صورت همزمان مبتلا باشد. به عنوان مثال یک فرد امکان دارد به طور همزمان به زوال عقل عروقی و آلزایمر دچار شود.
- بیماری هانتینگتون: این بیماری با نوعی خاص از حرکات غیرقابلکنترل بروز می کند، اما امکان دارد به دمانس نیز منجر شود.
- بیماری آلزایمر: در آلزایمر، پلاکهایی بین سلولهای مردهی مغز قابل رؤیت است. همچنین درون سلولها، ضایعاتی درهمتنیده را میتوان دید. هردوی این ضایعات از تولید پروتیئنهای غیرطبیعی توسط سلولهای مغزی نشأت میگیرند. کاهش تعداد سلولهای مغزی و ارتباطات عصبی و در پی آن کوچک شدن مغز، برای مبتلایان به آلزایمر اتفاق میافتد.
- بیماری پارکینسون: این بیماری نیز به پیدایش اجسام لویی در مغز منجر میشود. اگرچه پارکینسون بیشتر به عنوان اختلال حرکتی منظور میشود، اما امکان دارد مسبب علایم زوال عقل نیز باشد.
اختلالات دیگر که به علایم زوال عقل منجر میشوند:
- زوال عقل پیشانی-گیجگاهی که به بیماری پیک شناسایی میشود.
- هیدروسفالی با فشار نرمال، زمانی بروز میکند که مایع مغزی-نخاعی اضافی در مغز انباشته شود.
- آتروفی یا کاهیدگی قشریِ خلفی که تغییراتی شبیه به تغییرات آلزایمر در مغز ایجاد میکند. تفاوت این دو بیماری در محل ایجاد تغییرات در مغز میباشد.
- سندرم داون باعث افزایش احتمال ابتلا به آلزایمر در جوانی میشود.
نشانههای اولیه

نشانههای اولیهی زوال عقل عبارتند از:
- تغییرات در حافظهی کوتاهمدت
- سخت بودن استفاده از کلمات درست
- تغییرات در حالت روحی
- سردرگمی
- بیرغبتی و از دست دادن انگیزه
- انجام کارهای تکراری
- دشواری در انجام وظایف روزمره
- جهتیابی ضعیف
- مشکل در حفظ پیوستگی کلام – مثلاً در رعایت سیر داستانی به مشکل برمیخورند.
- سختی در وفق دادن خود با تغییرات
دلایل زوال عقل
دمانس میتواند از بیماریهای نورودژنراتیو یا مرگ سلولهای مغز و تباهی عصبی پیشرونده باشد. تباهی به معنی تغییرات ناشی از بیماری در سلولها، بافت یا اجزای سلولی میباشد که در نتیجهی آن امکان دارد کارکرد سلول یا بافت دچار اختلال شود یا بهطور کامل از کار بیفتد. به بیان ساده بیماریهای نورودژنراتیو به مرگ پیشرونده و تدریجی سلولهای مغزی منجر میشوند.
با این حال اینکه زوال عقل منجر به مرگ سلولهای مغز میشود یا مرگ سلولها این اختلال را بهوجود میآورد، مشخص نمیباشد. در کنار بیماریهای تباهی عصبی مانند سکته مغزی، آلزایمر، تومور مغزی و آسیب مغزی نیز قادرند منجر به زوال عقل شوند.
زوال عقل عروقی (دمانس انفارکت چندگانه) – نوعی از زوال عقل میباشد که بر اثر مرگ سلولهای مغزی به علت اختلالاتی مانند بیماریهای عروق مغز مانند سکتهی مغزی ایجاد میشود. در این بیماری بخشی از مغز به انفارکت یا انفارکتوس دچار میشود. یعنی خون رسانی به آن بخش دچار اختلال شده و به دلیل کمبود اکسیژن سلولهای مغزی از بین میروند.
دمانس ناشی از آسیب – زوال عقلی بعد از آسیب، با مرگ سلولهای مغزی ناشی از صدمه به سر به طور مستقیم در ارتباط است.
برخی از انواع آسیبهای مغزی، مخصوصاً آسیبهای مداوم مانند صدمات احتمالی واردشده به سر ورزشکاران، امکان دارد به زوال عقل منجر شوند. یک آسیب مغزی منفرد نیز قادر است باعث افزایش ریسک ابتلا به زوال عقلی ناشی از تباهی عصبی مانند آلزایمر بشود، البته در این زمینه شواهد ضعیف هستند.
عواملی که میتوانند منجر به زوال عقل شوند:
بیماریهای پریونی – مانند بیماری کروتزفلد جاکوب یا بیماری جنون گاوی
عفونت HIVچگونگی آسیب به سلولهای مغزی بر اثر ویروس HIV مشخص نیست؛ اما در بیماران مبتلا به HIV زوال عقل دیده شده است.
عوامل بازگشت پذیر – با از بین بردن علت زمینهای، برخی از انواع زوال عقل قابل بهبود هستند. افسردگی، تداخلات دارویی، ناهنجاریهای تیروئیدی، کمبود ویتامینها میتوانند به دمانس برگشت پذیر منجر شوند.

تشخیص زوال عقل
در ارزیابی سلامت ادراکی و وضعیت حافظه، اولین قدم پاسخ به سوالات و انجام فعالیتهایی استاندارد تشخیصی میباشد. تحقیقات نشان دادهاند که زوال عقل بدون استفاده از آزمونهای استانداردی که در ادامه خواهید خواند، قابل تشخیص نیست. با این وجود، تشخیص زوال عقل، ارزیابیهای دیگری را نیز شامل میشود.
آزمونهای ادراکی زوال عقل

آزمونهای ادراکی یا شناختی زوال عقل، امروزه به طور گسترده استفاده میشوند و به عنوان روشی قابلاعتماد برای تشخیص زوال عقل مورد تأیید میباشند. طراحی این آزمونها مربوط به دههی هفتاد میلادی میباشد و در حال حاضر به همان شکل و با ایجاد تغییرات اندکی مورد استفاده قرار میگیرند. آزمون شناختی دهپرسشی یکی از آنها است. برخی از سوالات آن عبارتند از:
- حدوداً ساعت چند است ؟
- چند ساله هستی ؟
- تاریخ تولد شما چیست ؟
- تاریخ امسال چیست ؟
هر جواب صحیح دارای یک امتیاز است. نمرهی شش یا کمتر اختلالات ادراکی را نشان میدهد.
برخی از آزمونهای ارزیابی روانی دارای پرسشهایی هستند که همراهان و خویشاوندان بیمار مجبور به پاسخ دادن به آنها هستند. آزمون ارزیابی شناختی پزشکان عمومی یا GPCOG یکی از این آزمونها میباشد. این آزمون که انجام آن توسط پزشک ضروری است، میتواند اولین گام در ارزیابی سلامت روانی و تشخیص زوال عقل باشد.
همانطور که ذکر شد، سوالات بخش دوم باید توسط یکی از نزدیکان بیمار پاسخ داده شود. در این بخش پزشک متخصص سعی میکند تا از موارد زیر آگاه شود:
- به کار بردن کلمات اشتباه یا دشواری در استفاده از کلمات صحیح
- کاهش توانایی در به یادآوردن خاطرات و مکالمات اخیر
- نیاز به کمک برای جابهجایی و تحرک بدون دلیل خاص (مثلاً آسیب جسمی)
- دشواری در مدیریت مالی و داروهای مصرفی
اگر نتیجهی این آزمون اختلال حافظه یا فراموشی را نشان دهد، بررسیهای استاندارد دیگری باید صورت گیرد. از جمله: سی تی اسکن مغز و آزمایشهای خونی.
هدف از آزمایشهای بالینی تشخیص یا رد دلایل قابل درمان فراموشی یا محدود کردن دلایل بالقوه بیماری میباشد. مثلاً مشاهدهی ضایعات یا بافت مرده در تصویر سی تی اسکن مغز نشاندهندهی بیماریهای تباهی عصبی مانند آلزایمر میباشد.
معاینهی مختصر وضعیت روانی یا MMSE یکی از آزمونهای ادراکی است که موارد زیر را تخمین میزند:
- تواناییهای زبانی
- حافظهی واژگان
- درک زمانی و مکانی
- مهارتهای تجسم فضایی
- محاسبه و دقت
MMSE در تشخیص زوال عقل ناشی از بیماری آلزایمر و همچنین تعیین شدت آن کاربرد دارد و همچنین تعیین میکند که آیا به درمانهای دارویی نیاز هست یا خیر.
درمان زوال عقل

مرگ سلولهای مغزی برگشت ناپذیر میباشد. بنابراین برای زوال عقل ناشی از تباهی هیچ درمانی موجود نیست.
روشهای مدیریت اختلالاتی مانند بیماری آلزایمر، بیشتر بر روی بهبودی نشانهها و مراقبت از بیمار متمرکز هستند تا درمان علت اصلی بیماری. اما اگر علتی جز تباهی عصبی و به دلایل برگشت پذیر باعث بروز نشانههای زوال عقل باشد، جلوگیری از آسیب بیشتر به مغز یا توقف آسیبها امکانپذیر است. دمانسهای ناشی از کمبود ویتامینها و عوارض دارویی، نمونههای برگشت پذیر بیماری زوال عقل میباشند.
کاهش علائم بیماری آلزایمر با استفاده از برخی داروها امکان پذیر است. چهار دارو با نام مهارکنندههای کولین استراز وجود دارند که برای درمان آلزایمر کاربرد دارند:
- گالانتامین (با نامهای آلزامین، رمینیل و رمیفارم در ایران)
- دونِپِزیل (با نامهای تجاری آلزاکیم، رمودون در ایران)
- تاکرین (که در ایران موجود نیست)
- ریواستیگمین (با نامهای تجاری ریواتکس و اگزلون در ایران)
داروی دیگری با نام ممانتین نیز برای درمان آلزایمر به کار میرود، این دارو مهار گیرندههای NMDA را در مغز برعهده دارد. گلوتامات مادهای شیمیایی میباشد که بهدنبال تحریک دردناک محیطی، در مغز آزاد میشود. گیرندههای NMDA محل اتصال گلوتامات هستند و مهار این گیرندهها علائم بیماری آلزایمر را بهبود میدهد. ممانتین در ایران با نامهای آلزانتین، مموروپ و آلزیکسا به فروش میرسد و امکان دارد به تنهایی یا همراه با داروهای مهارکننده کولیناستراز مصرف شوند.
داروهای مهارکنندهی کولین استراز برای رفع علائم رفتاری بیماری پارکینسون نیز یاریرسان هستند.
مراقبتهایی برای بهبود کیفیت زندگی
«تمرینهای مغزی» عملکرد ادراکی را افزایش داده و برای مقابله با فراموشی در مراحل اولیهی بیماری آلزایمر راهگشا هستند. این تمرینها شامل بهکاربردن یادیارها و سایر ابزارهای یادآوری مانند برخی اپلیکشینهای رایانهای یا تلفن همراه میباشند. یادیارها کمک میکنند که میان مفاهیم جدید و مفاهیم موجود در مغز ارتباط برقرار شود و از این رو به خاطر سپردن چیزهای مختلف آسانتر میشود.
پیشگیری از زوال عقل

عوامل مختلفی برای زوال عقل خطرساز هستند اما همچنان افزایش سن موثرترین آنها است. دیگر عوامل خطرساز عبارتند از:
- تصلب شرایین ( بیماری قلبی عروقی که به تنگی عروق منجر میشود)
- مصرف نوشیدنیهای الکلی و دخانیات
- سطوح بالاتر از میانگین هوموسیستئین (نوعی آمینواسید)
- سطوح بالای کلسترول بد یا LDL
- اختلال شناختی یا ادراکی خفیف گاهی به زوال عقلی ختم میشود.
- دیابت