اختلال دوقطبی و نوسانات عاطفی شدید
اختلال دوقطبی و نوسانات عاطفی شدید
روانشناسی اختلال دوقطبی
خلق و خوی همهی ما همیشه اوج و فرود دارد. گاهی بسیار شاد هستیم و گاهی عصبانی و غمگین. این نوسانات عاطفی طبیعی بوده و برای همه اتفاق میافتد، اما در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، این نوسانات شدیدتر و پُرنوسانتر بروز میکنند. اختلال دوقطبی ممکن است کار و تحصیل فرد را با مشکل روبرو کند و به تشویش و اختلال در روابط روزمره و عادی افراد منجر شود. اختلال دوقطبی، قابل کنترل و درمان است. اما درصورت نادیده گرفتن علایم هشداردهندهی آن، فرد زندگی سخت و ناآرامی را تجربه خواهد کرد. پیگیری نکردن درمان اختلال دوقطبی، باعث تشدید هر روزهی بیماری خواهد شد.
تعریف اختلال دوقطبی
اختلال دوقطبی یا شیدایی-افسردگی به تغییرات شدید خلق و خو منجر شده و در سطح رفتارها و انرژی فرد تغیراتی را به وجود میآورد. این تغییرات در دو سر یک بازه قرار گرفتهاند و خلق و خوی این افراد عملاً هیچ تعادلی ندارد. یعنی تغییر خلق و خوی آنها از حالت افسرده به حالت شیدایی و جنون یا بالعکس، آرام و به تدریج نیست. بلکه تغییرات از حالتی به حالت دیگر در این افراد، پَرِشی و آنی اتفاق میافتد. ثبات هر یک از این حالات هم مدتزمان متغیری دارد. مثلاً امکان دارد فردی هفتهها در حالت افسردگی باشد یا اینکه پس از چند روز افسردگی به حالت شیدایی برسد. فردِ مبتلا به اختلال دوقطبی گاهی چند هفته بهشدت مأیوس و بیانرژی است و بعد از آن به شدت فعال و پرجنبوجوش میشود. این اختلال، بر روی عملکرد زندگی روزانه افراد بهشدت تأثیرگذار است. در دورانی که فرد به شیدایی شدید دچار میشود، واکنشهای آنی و لحظهای را در او میبینیم. مثلاً تصمیم یکبارهی استعفا از کار و به دنبال آن تصمیماتی به شدت هیجانی و به دور از عقل و منطق. در آن سر طیف، حالت افسردگی قرار گرفته است. در این زمانها دل کندن از رختخواب برای فرد دشوار است و خستگی و یأس نسبت به همه چیز با او همراه است. علت اصلی اختلال دوقطبی هنوز کشف نشده است، اما به اعتقاد پژوهشگران، این اختلال تا حد زیادی به ژنتیک مربوط است. شروع اختلال شیدایی-افسردگی از سالهای نوجوانی یا ابتدای سالهای بزرگسالی میباشد و شناخت نشانههای آن بسیار وقتگیر و به مطالعهی علمی و تخصصی نیازمند است. پس بررسی و پیگیری این اختلال از اهمیت و حساسیت زیادی برخوردار است.
حقایق و باورهای اشتباه در مورد اختلال دوقطبی
باور اشتباه: درمان اختلال دوقطبی امکانپذیر نیست و افراد مبتلا زندگی طبیعی ندارند.
حقیقت: تعداد زیادی از مبتلایان به اختلال دوقطبی، انسانهای موفق و با مشاغل عالی و موفقیتهای متعدد هستند. این افراد در زندگی دارای روابط شاد و معقولی هستند. شاید زندگی با این افراد چالشهایی داشته باشد اما کنترل و درمان آن، تا حد زیادی به عادی شدن اوضاع کمک میکند. برای کنترل این اختلال و درمان آن یادگیری مهارتهایی ضرورت دارد.
باور اشتباه: اختلال دوقطبی فقط روی خلق و خو تأثیرگذار است.
حقیقت: اختلال دوقطبی بر قضاوتها، سطح انرژی، تمرکز، حافظه، الگوی خواب، اشتها، توانایی جنسی و اعتماد به نفس افراد تأثیرگذار است. ضمن اینکه تشویش و مشکلات فیزیکی را هم به وجود میآورد. بیماریهایی مانند: فشار خون، دیابت، میگرن و ناراحتیهای قلبی به این اختلال مرتبط هستند.
باور اشتباه: دارودرمانی تنها راه درمان اختلال دوقطبی است.
حقیقت: اگر چه دارودرمانی از پایههای اصلی درمان این اختلال بهشمار میرود، اما درمانهای شخصی و راهبردهای فردی نیز در روند بهبودی بسیار تأثیرگذار هستند. خواب کافی، ورزش کردن، تغذیه مناسب و تلاش برای کنترل خلق و خو، دوری از استرس و وجود همراهانی دلسوز، تا حد زیادی باعث کاهش این مشکل شده و روند درمان را سریعتر میکند.
نشانههای اختلال دوقطبی
این اختلال در افراد مختلف دارای علائم متفاوتی است. عوارض و علائم اختلال دوقطبی، نوسان، شدت و الگوهای متفاوتی را دربرمیگیرد. مثلا سرعت تغییر وضعیت از حالت افسردگی به شیدایی در برخی بسیار سریع است و سایر افراد این مشکلات را به شدتهای متفاوت تجربه میکنند. 4 حالت اصلی برای این اختلال موجود است: شیدایی، شیدایی خفیف، افسردگی و حالت ترکیبی. هر یک از این حالات دارای نشانههای بیرونی و علایم مختص به خود هستند.
1. شیدایی
در مرحلهی شیدایی بروز خلاقیت، افزایش انرژی و نشاط شدید قابل مشاهده است. در این مرحله فردِ دچار اختلال دوقطبی، تمایل به صحبت و فعالیت زیاد دارد. کمخوابی و استراحت نکردن از نشانههای دیگر این حالت میباشد. فرد نسبت به تواناییها و قدرت فردی خود زیادهروی میکند، یعنی احساس میکند که به شدت توانمند و ویژه است. شاید این احساسات خوب و جالب به نظر بیایند، اما وقتی تصمیمات احساسی، هیجانی و غیرمنطقی از آنها سر میزند، در مورد جالب بودن آن دچار تردید میشویم. مثلا در این مرحله از اختلال دوقطبی، افراد تصمیماتی مانند سرمایهگذاریهای نامناسب یا شرطبندیهای غیرعقلانی میگیرند. پرخاشگر میشوند و نسبت به عقاید مخالف بسیار تندرو برخورد میکنند.
2. شیدایی ضعیف
شیدایی ضعیف نسبت به حالت قبلی شدت کمتری دارد. در این مرحله افراد همچنان دارای نشاط غیرعادی بوده و بسیار فعال هستند. اما زندگی روزانه تا حد زیادی از روندی طبیعی برخوردار است. در واقع شرایط روحی فرد در این مرحله با تغییرات غیرعادی مواجه میشود.
نشانههای کلی حالت شیدایی:
- خودقویپنداری زیاد، خوشبینی بیهوده و خودبزرگبینی؛
- تحریکپذیری بالا، فعالیت و انرژی زیاد ؛
- سریع حرف زدن به شکلی که کلام مبهم و نامفهوم میشود؛
- انرژی زیاد علیرغم کمخوابی؛
- ناتوانی در قضاوت صحیح؛
- حواسپرتی و کاهش تمرکز؛
- توهم و افکار آشفته (در موارد حاد).
- تغییر عقیده و تصمیمات ضد و نقیض؛
3. افسردگی
در گذشته در تشخیص افسردگی عادی با افسردگی ناشی از اختلال دوقطبی همه دچار اشتباه میشدند. اما براساس تحقیقات مختلف، این دو نوع افسردگی بسیار با هم متفاوت هستند و درمانهای پیشنهادی هر یک تفاوت زیادی با هم دارند. داروهای ضدافسردگی برای درمان افسردگیِ ناشی از اختلال دوقطبی مناسب نیست. در واقع داروهای ضدافسردگی احتمال وخیم شدن اختلال دوقطبی را افزایش میدهند. برخی از این داروها به نوسان مراحل مختلف منجر میشوند و فرد بهوسیلهی آنها از حالت شیدایی به شیدایی خفیف یا افسردگی میرسد. با وجود علائم بیرونی یکسان هر دو نوع افسردگی، شیوهی درمان متفاوتی دارند. نشانهها برای درمان هر یک از انواع افسردگی بسیار یاریرسان هستند. مثلاً در افسردگی اختلال دوقطبی، فرد به شدت غیرقابلپیشبینی و تحریکپذیر میشود و بهطور دائم احساس گناه دارد. افسردگی ناشی از اختلال دوقطبی به بیحوصلگی، خواب زیاد و اضافه وزن منجر میشود و در بعضی موارد فرد ارتباطش را با واقعیت و دنیای بیرون قطع میکند که به آن افسردگی سایکوتیک یا روانپریشی شدید میگویند. در این مرحله افراد توانایی برقراری روابط اجتماعی سالم و کار کردن را ندارند.
نشانههای کلی حالت افسردگی اختلال دوقطبی:
تحریکپذیری؛
احساس غم و یأس؛
خستگی و تحلیل رفتن انرژی؛
ناتوانی از شادی و رضایتمندی؛
تغییرات وزن و اشتها؛
تنبلی و خستگی جسمی و روحی؛
عدم تمرکز؛
احساس حقارت، گناه و بیارزش بودن؛
اختلال در خواب؛
اندیشیدن به مرگ و خودکشی.
4. حالات ترکیبی
در این مرحله از اختلال دوقطبی علائم و نشانههای حالات مختلف اختلال دوقطبی یعنی افسردگی، شیدایی و شیدایی خفیف با هم درآمیختهاند. افسردگی همراه با بیخوابی، تشویش، تحریکپذیری، حواسپرتی و افکار ضد و نقیض. این مرحله بسیار خطرناک میباشد، زیرا ترکیب احساسات متناقض و انرژی متفاوت و خلق و خوی متغیر، در نهایت میتواند منجر به خودکشی شود.
انواع حالات ترکیبی:
اختلال دوقطبی نوع اول: در این حالت ترکیبی از شیدایی و افسردگی مشاهده میشود. در واقع وجود دورهی افسردگی یا نیمهشیدایی برای تشخیص الزامی است، اما گاهی اوقات پیش میآید.
اختلال دوقطبی نوع دوم: در این حالت شیدایی دیده نمیشود، اما شاهد یک یا چند دوره شیدایی خفیف و یا چند دوره افسردگی شدید هم هستیم.
اختلال خلق دورهای: دورههای نیمه-شیدایی همراه با دورههایی از افسردگی که به اندازهی افسردگی اساسی نمیباشند.
درمان اختلال دوقطبی
اگر شاهد علائم و نشانههای اختلال دوقطبی در خود یا اطرافیانتان هستید، هرچه زودتر به متخصص مراجعه کنید. کتمان کردن و نپذیرفتن مشکل، به درمان و حل آن کمکی نمیکند. پیگیری نکردن این مسئله تنها به وخیمتر شدن وضعیت منجر میشود و سلامت، اشتغال و روابط فرد مبتلا را رو به نابودی میبرد. تشخیص به موقع، به درمان و جلوگیری کمک شایانی میکند. گاهی اوقات افرادِ دچارِ این اختلال، از مرحلهی شیدایی لذت برده و به انرژی و بلندپردازی آن علاقهمند هستند. باید با گوشزد کردن عواقب مخرب این مرحله به افراد مبتلا، اهمیت درمان را یادآوری کرد.
اصول درمان
درمان بلند مدت: اختلال دوقطبی قابلبازگشت و مزمن است، بنابراین حتی در حالتی که بیمار بهبود پیدا میکند، روند درمان باید ادامه داشته باشد. برای جلوگیری از ورود فرد به مراحل مختلف این اختلال دارودرمانی یا تجویز پزشک را باید جدی گرفت.
درمانهای غیردارویی: دارودرمانی به تنهایی برای رفع اختلال دوقطبی کفایت نمیکند. تلفیق دارودرمانی با ایجاد تغییرات در سبک زندگی و کمک گرفتن از اطرافیان مؤثرترین درمان است.
کمک گرفتن از مشاور و روانپزشک باتجربه: اختلال دوقطبی، اختلال پیچیدهای میباشد. تشخیص این اختلال نیازمند مهارت و تجربهی متخصصان است و درمان آن گاهی بسیار سخت میشود. روند درمان باید را باید متخصص باتجربه پیگیری کند.
اقدامات شخصی
سبک زندگی و عادتهای روزانهی فرد، در فرایند درمان بسیار تأثیرگذار است و گاهی تنها اراده برای بهبودی نیاز به دارودرمانی را به کلی از بین میبرد.
آگاهی در مورد اختلال دوقطبی در روند درمان بسیار تأثیرگذار است. هر چه فرد مبتلا، نسبت به این اختلال آگاهی بیشتری داشته باشد، کنترل کردن حالات آسانتر میشود.
ورزش و فعالیتهای جسمانی تا حدود زیادی جلوی تنشهای این اختلال را میگیرد. در تمرینات ورزشی مانند ایروبیک که فعالیت و حرکت پاها و دستها را میطلبد، به سیستم اعصاب و مغز کمک بسیاری میشود. سایر ورزشها شامل پیادهروی، دویدن شنا، کوهنوردی و رقص نیز بسیار مفید میباشند.
همراهی اطرافیان، کمک و دلسوزی آنها برای افراد درگیر با اختلال دوقطبی بسیار اهمیت دارد. حرف زدن با دوستان یا حضور در کلاسهای درمان گروهی نشانهی ضعف نمیباشد. بیشتر افراد از درد دل کردن و صحبت کردن دربارهی مشکل خود با دیگران فرار میکنند و آن را تحقیرآمیز میدانند. این باور بسیار اشتباه است. وقتی شما با دوست یا یکی از نزدیکانتان صحبت میکنید، اولین حسی که در او شکل میگیرد، احساس افتخار است. افتخار از اینکه مورد اعتماد واقع شده و شایستگی شنیدن درد دل دیگری را داشته است.
حضور در جمعهای دوستانه و خانوادگی بهبود اختلال دوقطبی را تسریع میبخشد. وقتی در جمعی حاضر میشوید که دیگران شما را دوست دارند و برای سلامتی و زندگیتان اهمیت قائل هستند، انرژی مثبت فراوانی را دریافت میکنید.
تغذیهی سالم و خواب کافی، باعث تغییر الگوهای رفتاری و عادات شما میشوند و کمک میکنند مسیر شادی و سلامتی را آغاز کنید.
اختلال دوقطبی و خودکشی
مرحلهی افسردگی ناشی از اختلال دوقطبی برای خطرات زیادی از جمله خودکشی زمینهی مناسبی به وجود میآورد. در این مرحله که با افسردگی عادی بسیار فرق دارد، فرد به مرگ و خودکشی بسیار تمایل دارد. این میل در افرادی که حالت ترکیبی اختلال دوقطبی را تجربه کردهاند یا سابقهی استفاده از مواد مخدر و الکل دارند، بیشتر است. وجود سابقهی خودکشی در خانواده یا آشنایان نیز احتمال خودکشی را افزایش میدهد.
نشانههای میل به خودکشی:
- احساس یأس در زندگی؛
- حرف زدن دربارهی مرگ و خودکشی؛
- آرزوی مرگ کردن؛
- احساس حقارت و بیارزش بودن؛
- به دنبال ابزار خودکشی بودن.
- تغییر حالات ناگهانی یا ترک ناگهانی جمع و خلوت گزیدن؛
دلایل و ریشه اختلال دوقطبی
علت واحدی برای اختلال دوقطبی موجود نیست. مطالعاتی در مورد عوامل ژنتیکی صورت گرفته، ولی همچنان عامل اصلی این اختلال کشف نشده است. بعضی مطالعات تصویری از مغز انسان، نشاندهندهی تغییرات فیزیکی مغزی در خلال شکلگیری این اختلال هستند. مطالعات دیگری از بر هم خوردن تعادل انتقالدهندههای عصبی، افزایش هورمونهای کورتیزول، عملکرد نامطلوب تیروئید و اختلالات ریتم شبانهروزی بدن خبر میدهند. عوامل محیطی و روانی نیز در پیشرفت این اختلال نقش دارند. سوءمصرف مواد، استرس و… از عوامل محرک برای شروع این اختلال میباشند.
استرس: وقایع استرسزای زندگی، باعث میشوند فردی با آسیبپذیری ژنتیکی در معرض ابتلا به این اختلال قرار بگیرد. تغییرات اساسی مثبت یا منفی میتوانند به بروز هیجانات منفی در فرد منجر شوند. مثلاً ترک منزل به قصد تحصیل، ازدواج، آتشسوزی، از دست دادن عزیزان و وقایع ناخوشایند دیگر میتوانند از دلایل ابتلا به اختلال دوقطبی باشند.
مصرف مواد مخدر: مواد مخدر به خودی خود، باعث این اختلال نمیشوند اما میتوانند وضعیت فرد مبتلا را وخیمتر کنند و اگر فردی استعداد ابتلا به اختلال دوقطبی را داشته باشد، روند پیشرفت آن را سرعت میبخشند. اکستازی، کوکائین و آمفتامینها حالت شیدایی را تشدید داده و الکل و مواد آرامبخش به افسردگی شدت میدهند.
داروهای ضدافسردگی: برخی داروها مانند داروهای ضدافسردگی به شیدایی منجر میشوند. سایر داروهایی که به تشدید و تحریک اختلال دوقطبی کمک میکنند شامل بعضی داروهای سرماخوردگی، کافئین و داروهای تنظیم عملکرد تیروئید و اشتها میباشند.
تغییرات فصلی: تغییرات فصلی این اختلال را به شدت تحت تأثیر قرار میدهند. مثلاً شیدایی، بیشتر در تابستان و افسردگی در سه فصل دیگر بروز میکند.
اختلالات خواب: کمخوابی به شیدایی منجر میشود و تهدیدکنندهی جدی آرامش بدن میباشد.